در غم با تو نبودن هیچگاه نگریستم که غرور با من بود...
نظرات شما عزیزان:
در تنهایی سرد ، در بی کسی خاموش هیچگاه نگریستم که غرور با من بود...
اما از این جا رفتنت دنیایی را بر سرم خراب کرد...
دنیایی از برابر چشمانم رفت و دنیایی از غم و درد به سراغم آمد...
وقتی برای همیشه رفتی ،غرور رفت و اشک ماند..!
شادی رفت و غم ماند...وقتی رفتی چشمهایم بارانی شد...
بارانی که غرورم را برای همیشه پاک کرد...
ای صبح گیتی افروز !
ای باغ در باغ زیبایی!
و ای در نورافشانی چالاک چون ماه ، دوستت دارم..!
من به امیــد وصال تو زنده ام؛ و اگر آتش این عشق در دلم بمیرد من نیز خواهم مرد..!
و سـرشت من پرورده ی عشق به تو است و از تو میخواهم که هیچگاه سرنوشتم ،
دور از ایـــــــن عشــــــــــق و جـــــــــــــــدا از ایــن عشـــــــــــق نباشـــــــــد..!
جانم فدای جمالت حتی اگرخون مرابنوشی حلالت باد و من غم عشق میخورم ؛
و حتـــــــی غــــــم عشـــــــق نیز در کامــــــم شیــــــــــرین خواهـــد بود...
+نوشته
شده در دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:, ;ساعت13:53;توسط میثم ; |
|